سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسلایدر

جمله های عاشقانه و قشنگ و زیبا و کوتاه




تاریخ : پنج شنبه 90/12/25 | 2:53 عصر | نویسنده : AMIR | نظر

دارم به خواهر زاده ام دیکته می گم… رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟ پـَـ
نه پَــ، بقیشو رو فرش بنویس!       
                     داشتیم تو خیابون قدم می زدیم که یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دو تا پا که
یکى عمودى یکى افقى رو هوا بود… خلاصه ملت جمع شدن بالای سر طرف، که در
این هنگام راننده پیاده شد و در کمال خونسردى گفت: آقا چیزیتون شد؟
یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالی که به سختى نفس می کشید
گفت: پـَـ نه پَــ، خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم!
راننده گفت: نمکدون! منظورم اینه که می خواى زنگ بزنم اورژانس؟
یارو گفت: پـَـ نه پَــ، زنگ بزن برنامه نود، عادل اینا کارشناسى کنن
صحنه پنالتى بود یا نه!
                   تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده
می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
                    کله صبحی رفیقم می‌خواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار.
گفت واسه صبحونه؟
پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!              تو هواپیما نشستم دارم دعا می‌خونم بغل دستیم می‌گه دعا می‌کنی سالم برسی؟
پـَـ نه پ َــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا
می‌کنم سقوط کنیم!
زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟
پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه ‌است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!
         کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد
سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می
خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـ نه پَــ، می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام!
دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می
بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟ پـَـ نه پَــ، دارم با
صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!
                یه توپ دارم قلقلیه… پـَـ نه پَــ، می خواستی مکعب مستطیل باشه!
 سرخ و سفید و آبیه… پـَـ نه پَــ، زیتونی و نقره ای و سبز یشمیه!
می زنم زمین هوا می ره… پـَـ نه پَــ، زمینو سوراخ می کنه می ره تو زیر
زمین، بقله دبه ترشیا!
نمی دونی تا کجا می ره… پـَـ نه پَــ، بنده خط کشم، می دونم دقیقا کجا می ره!
من این توپو نداشتم… پـَـ نه پَــ، داشتی! الان اسکلی داری خاطره تعریف می کنی!
مشقامو خوب نوشتم. بابام بهم عیدی داد… پـَـ نه پَــ، می خواستی دم عیدی
بخوابونه تو دهنت!
یه توپ قلقلی داد… پـَـ نه پَــ، تو این گرونی می خوای سویچ لکسوز بهت بده!
           زنگ زدیم 110 می گم آقا این جا دزد اومده، ما گرفتیمش لطفاً کسی رو
بفرستید. می پرسه می خواهید ازش شکایت کنید؟ پـَـ نه پَــ، زنگ زدیم بگیم
وسیله همراش نیست شما تا یه جایی برسونیدش، تو خیابون نمونه این موقع شب!
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره… می گه اِ اِ اِ همین یه نخه؟
پـَـ نه پَــ، این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن!
               به برادرم می گم تلویزیون رو بزن کانال دو… می گه روشنش کنم؟
پـَـ نه پَــ، تو بزن دو… من هُل می دم روشن شه!
             به مامانم می گم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام، هر چی باشه بیست
و شش سالمه مامان… می گه: یعنی زن می خوای پدرسوخته؟ می گم پـَـ نه پَــ،
یه داداش توپول موپول می خواستم روم نمی شه به بابا بگم.
             رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا می گه: اومدی عیادت؟
پـَـ نه پَــ، اومدم 2 تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم!
                  به داداشم می گم برو عصای آقاجون رو بیار؛ می گه مگه آقاجون می خواد بره؟
پـَـ نه پَــ، می خواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه!
                 هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم… آمپولا رو دادم به پرستاره… می گه آمپول بزنم؟
پـَـ نه پَــ، توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
               نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس. راننده می گه: می خوای سوار شی؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم!
            همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ می گه می خوای غذا درست کنی؟ پـَـ نه
پَــ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!
دیشب شب اول قبرم بود، نشسته بودم بالای سر

جنازم، یکدفعه دیدم دو نفر اومدن تو قبرم!

با ترس گفتم: شما نکیر و منکرین!!!؟

دو نفری با هم جواب دادن: پـَـَـ نــه پـَـَــ ، کامران و هومن هستیم، اومدیم بهت بگیم 

تو خودت نمره بیستی . . . . !!!!!؟

 




تاریخ : سه شنبه 90/12/23 | 11:24 عصر | نویسنده : AMIR | نظر


  • سبزوار
  • ایران ماهی
  • ضایعات
  • www.Ghaleb-fa.blogfa.com www.Ghaleb-fa.blogfa.com

    ابزار وبلاگ